جنازه پسرش را در اهواز دفن کردند، ننه علی می‌خواست قربانعلی را بیاورد پیش خودش، پیکر قربانعلی رابه تهران منتقل کردند.با آنکه حالا قربانعلی به او نزدیک شده بود اما نمی‌توانست دوری قربانعلی را تحمل کند. برای همین برای همیشه اسباب‌کشی کرد بهشت زهرا، سر خاک پسرش تا شبها او را در آغوش بکشد.
17 سال زندگی آنها در بهشت زهرا طول کشید، از سال 59 تا 76 تا اینکه ننه علی از پا افتاد.حالا ننه علی توی خانی آباد در خانه دخترش نشسته و می‌گوید: دو تا بچه دارم که هردو اینجا هستند، یکی پیشم نشسته یکی هم اینجا توی قلبم
.
ننه علی را خیلی‌ها می‌شناسند، چند سال پیش
هر وقت سری به بهشت زهرا قطعه شهدا ‌زدیم، پیرزن خمیده‌ای را ‌دیدیم که آهسته از کنار قبرها عبور می‌کند. خیلی‌ها فکر می‌کردند او هم مثل بقیه مادران شهدا هر هفته به دیدار فرزند خود می‌آید ولی او شب و روزآنجا بود و با کسی زندگی می‌کرد که قرآن کریم اورا زنده می‌خواند.

 





برچسب ها : شهید  ,