امروز در کلاس فلسفه آموزش و پرورش ،یکی از هم کلاسیها کنفرانسی داشت در خصوص اثباتگرایان . اینکه اینها معتقد به واقع گرایی هستند و وجود هر چیز را تنها از راه تجربه می پذیرند و... تا رسید به یک دانشمند به نام هیوم . او گفته بود "مطالب کتابهایی که نه در باره ریاضیات و نه امور واقعی باشند ، سزاوار آتش اند ". باشنیدن این جمله حالم گرفته شد و گفتم : چرت وپرت میگه . اول که همکلاسم تصور کرد اونو می گم . بلافاصله استاد وارد شد و گفت : این چه حرفیه ؟ در مراکز دانشگاهی اینجور اصطلاحات خوب نیست. گفتم : استاد ما ایرانیها هر وقت می خواهیم کمترین اظهار نظر را داشته باشیم باید با بهترین الفاض و با کلی احتیاط آن هم با ذکر منبع و ماخذ بگوییم . چگونه است که یک دانشمند حکم به سوزاندن کتابهایی رامیدهد که باب طبع خودش نیست و ما حق نداریم بگوییم چرت وپرت میگه . بحث بالا گرفت و استاد هم که از خانم دکتر های بسیار مقید به ارزشهای اسلامی و یک دانشمند فلسفی هستند ، سعی داشتند به من بفهماند که در مجامع علمی باید علمی حرف زد نه کوچه بازاری و چاله میدونی .
البته با اینکه من خوب حرف نزده بودم اما همکلاسیهااز من حمایت کردن و گفتند خوب حرفی زدی .  
یه جوری  از این دانشمندان غربی دلگیرم . آخه اینا 500 شیشصد سال پیش هیچی نداشتند . گتابهای فیلسوفان و دانشمندان مسلمان و یونانی را بردن ترجمه کردن و شروع کردن نظریه دادن . بی انصافا تو هیچکدوم از کتابهاشون هم رفرنس ندادن که حرفشونو از کجا می گن . اسم هیچ دانشمند مسلمونو نیاوردن و ...
اما حالا اگه ما بخواهیم بگوییم کودک در زمان گرسنگی شیر میخواد باید بگیم مازلو در هرم نیازها گفته . تو فلان کتابش و در فلان صفحه . واقعا درد نداره؟!
 





برچسب ها : دانشگاه  ,