انگاری درختان مشهدی هم می توانند نفرین کنند !.نتایج نشان داد که پرده های آویخته برشاخ و برگ درختان نتیجه عکس دارد . مردم هوشیار مشهد دانستندکه چه کسانی را به ساختمان هرمی شکل تهران بفرستند .کاش هزینه این همه تبلیغات سرسام آور خرج محرومانی می شد که چشم به دست متمکنین برای لقمه نانی دارند.کودکانی که هنوز در قلعه ساختمان و قلعه خیابان با کفشهای پاره و دمپایی به مدرسه می روند و زیر چشمانشان از ضعف کبود است . بچه هایی که تیم فوتبال بیست نفریشان درخاکوگلهای اسماعیل آباد و جاده سیمان منتظر تیردروازه آهنی هستند تاوقتی گل میشود مطمئن شوند که می توانند . خانوادهایی که منتظرند هفدهم ماه برسد تابا اندک مبلغ یارانه مرغی تهیه کنند و بچه های سرونیم سرشان طعم آن را بچشند . بیمارانی که به دنبال خیریه ای می گردند که شاید هزینه در مان آنان را تقبل کنند تا چند صباحی سایه ی سرکودکانشان شوند . دخترانی که چشم به در دارند خیرخواهی برای شروع زندگی آنان دست بالا بزند و چند تکه از جهیزیه عروس نادار را فراهم کند . حقیقتا کدام یک از اینها نمی توانستند به اندک آرزوهایشان برسند ؟اگر فقط وفقط هزینه 50درصدتبلیغات دور دوم انتخابات مجلس به آنان اختصاص می یافت .  
راستی ! اینها که مسافر بهارستان شدند ،دوباره کی به شهرهای خود برخواهند گشت تا احوال همشریانشان را بپرسند؟؟؟!!...