سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاکریز

اگر در شب لیله الرغایب حال خوبی بهتون دست داد،حرمی رفتید ودعایی کردید مواظب باشید مغرور نشوید که نماز صبحتان قضا می شود.
آنجاست که امیدی برای برآورده شدن آرزوهایتان که نداری هیچ،می دانی که به خطا رفته ای..شاید هم همهی شب ها برای خدا لیله الرغیب باشد وبخواهد بندگانش رادر همه ی شب ها مورد عفو وبخشش قرار دهد و وقتی ما آدمیزاد های آدم نشده همه ی شبه را رهاکرده وفقط وفقط بیک شب خدا می اندیشیم وآن شب را به راز ونیاز به صبح می رسانیم لبخند خدا که ای بنده ی من،من هر شب انتظار توارا میکشم،امشب چرا آمدی؟پس چرا تنها نیامدی توکه همراه رانده شده درگاه منی؟چرا برای من نیامدی؟ چرا باامید نا امیدی آمدی؟به چه مشکوکی؟ وحال که آمدی چرا نمی خواهی؟
وبنده ی دست بسته ی خدا پاسخ می دهد که:مرا به ریاء آوردند،مرا آورده اند تا بگویم من هم آمدم،بگویم آه چه شب خوبی، چه شب پر فضیلتی جایتان خالیست،چقدر خدا مرا دوست دارد که که امشب به حرم امامش دعوتم کرده...!!!آه من چقدر برای خدا محبوبم که تانیمه شب بیدارم ورازونیاز می کنم...عجب بنده ای دارد خدا...!!!ببین چه صدای خوشی دارم که قرآن می خوانم؟!ببین چه دست دعا برداشته ام !!! افسوس ، افسوس، افسوس که زبانم می گوید و قلب جایگاه شیطان است و افکارم به دنبال متاع دنیاست... وافسوس که دست به آسمان دارم ونگاهم به زیبایی ستارگان است....افسوس که سر به سجاده دارم اما حواسم به رتق و فتق امور دنیوی فرداست... وافسوس که می پندارم همه ی بدهی ام را در این شب به درگاه پروردگارم ادا کرده ام...واکنون اوست که باید درهای برآورده شدن آرزوی مرا به رویم بگشاید...افسوس که به آنچه داده نظری ندارم وداشته هایم راناسپاسم اما به داشته های دیگران حریص...افسوس که قبل از آنکه پروردگارم را بشناسم به عبادتش آمده ام...واکنون قبل از اینکه عبادتش کنم او مرا از فیض خود مستفیض کرده ومن نمیدانم.
آری،برای رفتن به در گاه ایزد منان هیاهویی لازم نیست،برای خواستن ورازونیاز کعبه نمی خواهد،برای عبادت آفریدگار مسجد نمی خواهد، این ها همه بهانه است، که همه ی این ها به یک فریاد شیطانی بر بادمی رود ونماز صبحت قضا می شود...





برچسب ها : لیله الرغایب.عبادت  , 
      

                         انگاری درختان مشهدی هم می توانند نفرین کنند !.نتایج نشان داد که پرده های آویخته برشاخ و برگ درختان نتیجه عکس دارد . مردم هوشیار مشهد دانستندکه چه کسانی را به ساختمان هرمی شکل تهران بفرستند .کاش هزینه این همه تبلیغات سرسام آور خرج محرومانی می شد که چشم به دست متمکنین برای لقمه نانی دارند.کودکانی که هنوز در قلعه ساختمان و قلعه خیابان با کفشهای پاره و دمپایی به مدرسه می روند و زیر چشمانشان از ضعف کبود است . بچه هایی که تیم فوتبال بیست نفریشان درخاکوگلهای اسماعیل آباد و جاده سیمان منتظر تیردروازه آهنی هستند تاوقتی گل میشود مطمئن شوند که می توانند . خانوادهایی که منتظرند هفدهم ماه برسد تابا اندک مبلغ یارانه مرغی تهیه کنند و بچه های سرونیم سرشان طعم آن را بچشند . بیمارانی که به دنبال خیریه ای می گردند که شاید هزینه در مان آنان را تقبل کنند تا چند صباحی سایه ی سرکودکانشان شوند . دخترانی که چشم به در دارند خیرخواهی برای شروع زندگی آنان دست بالا بزند و چند تکه از جهیزیه عروس نادار را فراهم کند . حقیقتا کدام یک از اینها نمی توانستند به اندک آرزوهایشان برسند ؟اگر فقط وفقط هزینه 50درصدتبلیغات دور دوم انتخابات مجلس به آنان اختصاص می یافت .  
راستی ! اینها که مسافر بهارستان شدند ،دوباره کی به شهرهای خود برخواهند گشت تا احوال همشریانشان را بپرسند؟؟؟!!...




      

آشنایی با 9 کلید میانبر مرورگرها می تواند به سرعت و سهولت کار شما کمک کند.
Ctrl+F
پیدا کردن کردن یک عبارت خاص تو یک صفحه وب!
وقتی دنبال اسم یا عبارت خاصی تو یک صفحه وب هستید لازم نیست با چشم دنبالش بگردید ... اینو بزنید و عبارت مورد نظر رو تو کادر باز شده وارد کنید. اگه اون عبارت تو اون صفحه باشه در کمتر از یک ثانیه براتون پیداش میکنه

F5
خیلی براتون پیش میاد که صفحه رو Refresh کنید؟ به جای بردن موس روی دکمه Refresh کلید F5 رو بزنید

F11
صفحه مرورگرتون کوچیکه؟ کلید F11 رو بزنید تا سایت مورد نظر رو به صورت تمام صفحه ببینید! همین کلید کار خروج از این حالت رو براتون انجام میده

Home/End
این دو کلید گوشه‌گیر بیشتر از اون چیزی که به نظر میان مفیدند. کارشون اینه که شما رو به بالا/پایین صفحه وب ببرند. بعد از دیدن محتوای یک صفحه طولانی در وب لازم نیست کلی اسکرول کنید تا دوباره بالا برگرید کافیه یه بار home رو بزنید!

Ctrl+Mouse Scroll Wheel
گرفتن کنترل و چرخوندن چرخ موس سایز حروف و عکسها رو در صفحات وب تغییر میده و برای خوندن متنهای ریز می‌تونید از این قابلیت استفاده کنید. به جای چرخ موس می‌تونید از کلیدهای + و - هم به همراه Crtl برای این کار استفاده کنید. برای برگشتن به حالت پیش‌فرض Ctrl+0 رو بزنید!

Ctrl+T
برای باز کردن زبانه (Tab) جدید در مرورگرها بیشتر کاربران از روش کند بردن موس روی دکمه new tab استفاده می‌کنند. با این دو کلید می‌تونید همون کار رو سریعتر انجام بدید!

Ctrl+W
برعکس بالایی! کارش اینه که زبانه (tab) فعال رو ببنده!

Ctrl+Shift+T
احتمالا براتون زیاد پیش میاد که یک زبانه (tab) رو اشتباهی ببندید. نگران نباشید! با این کلید میانبر می‌تونید آخرین tab بسته شده رو دوباره باز کنید

Ctrl+Click
با نگه داشتن Ctrl کلیک کردن روی هر لینک اون لینک در زمینه باز میشه بدون اینکه وارد tab مربوط به اون لینک بشید. برای مواقعی خوبه که می‌خواهید یک مطلب رو ببینید اما نمی‌خواهید در همون لحظه بخونیدش!
منبع:مشرق




برچسب ها : مرورگر وب.  , 
      

آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه

آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه

آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه

آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه

آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه آه .....
از تنهایی
علی علیه السلام
درمدینه به غم نشسته
جانم به فدایت یاعلی





برچسب ها : علی  , 
      

فاطمه تاحکایت می شود.
                          غربت حیدر روایت می شود .
فاطمه ازجفاشاکی بود.
                          ماجرای چادرخاکی بود.
فاطمه فصل بیعت با علی است.
                          جرم زهرا،گفتن یک یا علی است.

چه برعلی (ع) سخت می گذشته اون روزهایی که خانومش در بستر بیماری بوده و یه عده که عامل بیماری بی بی بودن درپی رسیدن به قدرت به امور سیاسی می پرداختند و به دنبال جلب مشارکت علی وفاطمه بودن . چه سخت بوده روزهایی که بعد از رحلت پیامبر اسلام (ٌص)کسانی که ادعای دوستی و هم سنگری با امام علی رو داشتن ،پشت اونو خالی می کنن و روشونو برمیگردونن .چه سخت بوده اون شبهایی که بی بی فاطمه زهرا(س) خانه به خانه ،در خونه انصارو مهاجر می رفته تا حق علی رو به اونها تفهیم کنه و اونا درو روی بی بی می بستنو میگفتن ما را به سیاست چه ؟؟!! چه سخت گذشته بر بانوی دوعالم اون وقتی که از همراهی صحابه ی بابایش ناامید می شه و دست به کمر می شه . و چه سخت بر امام حسن گذشته اون زمانی که مادرشو از روی خاک بلند می کنه وراه خانه رو بهش نشون میده .آخه صورت زهرا(س) که طاقت سیلی نداشته .وچه نانجیب بودن اونهایی که باعث شدن یاس نبی بین  درو  دیوار ....    
                                                                




      

تا دقایقی دیگر دور دوم مذاکرات 1+5 ایران و کشورهای مدعی دفاع ازحقوق بشردرترکیه به اتمام می رسد و نتایج آن در کنفرانسهای خبری جناب آقای جلیلی و خانم اشتون به اطلاع جهانیان می رسد . قدرمسلم نتیجه چیزی نخواهد بود که پایان این گفتگوها یا بگومگوها باشد و همه را به انتظار خواهند گذاشت تا در دیدارهای بعدی و مذاکرات آینده پیگیر نتایج باشند . اما
این مدعیان حقوق بشر که سرکرده ای به نام آمریکا دارند باید بدانند ملت ایران از حقوق حقه خود که دسترسی کامل و بی نقص به انرژی اتمی است دست برنخواهند داشت .
انرژی هسته ای از نگاه آنان برای ساخت بمب اتم و ویران کردن هیروشیما و ناکازاکی به کار می رود اما ازنگاه مسلمانان و ملت ایران برای نجات از وابستگی به ابرقدرتهای زورگو در دوران کمبود انرژی یک ضرورت است . آنان بهانه ای دارند که ایران به دنبال ساخت بمب اتم است . سوال ؟ شما که امروز صدها کلاهک هسته ای دارید چه سودی به ملتهایتان رسانده اید جز ایجاد وحشت ؟ شماکه از اخم کودک فلسطینی می حراسید و خود را در پشت دیوارهای بلند بتنی محصور کرده اید با کلاهکهای هسته ای خود چه کرده اید ؟ شما که بعد از سالها اشغال عراق شرمسار و شکست خورده به عرشه ی ناوهای خود باز گشتید چه سودی از بمب های اتمی بردید ؟ اما
اگرقرار باشد ما را با سناریوی مذاکرات و ترساندن از شورای مثلا امنیتتان به عقب برانید کور خواندید. ایران امروز ایران دیروز نیست . ایران امروز به بالاترین تکنولوژی و چرخه سوخت اتمی دست یافته است و شما بیش از همه براین مدعی واقفید پس مواظب باشید اگر دست از پا خطا کنید اسرائیل را شخم خواهیم زد . واما
مردم ایران کسانی را که در مذاکرات هسته ای عقب بنشینند و تن به درخواستهای غیر معقول و مستبدانه شما بدهند وبه بستن و پلمپ صنایع هسته ای راضی شوند را، از صحنه سیاسی کشور به نوعی بیرون میرانند که برای یافتن یک تریبون ، شهر به شهر بچرخند تا فقط بتوانند بگویند ما هنوز زنده ایم .

          




      

روزی که خبرآمدنت را دادند،نگران نشدم . باخود گفتم برادران بزرگتری داری که در نبودن من ، نقش پدر برایت دارند ونیستی ام را حس نمیکنی .هرروزکه بزرگتر میشدی و به قول خودت من پیرتر می شدم برنگرانی هایم افزوده میشد که ، فردای تو چگونه رقم می خورد . البته که میدانم فردای تو دردست من نیست که فردای همه دردست خداست و اوست که تقدیر می کند . اما
دلم آن روز برایت سوخت که مشتهای گره کرده را در مقابل صورتم دیدی . دلم آنجا برایت سوخت که با نگاه معصومانه ات به من گفتی : ببین بابا ، میخواهند خودت را بزنند .حالا در نبودن تو آیا مرا؟؟دلم آنجا سوخت که با نگاهت به من گفتی : مگر چه کم گذاشته ای برایشان که امروز بزرگترینشان فریادهایی برسرت می گشد که تابه حال از خودت نشنیده ام . دلم آنجا برایت کباب شد که با زبان بهت زده ات گفتی می خواهند بابایم را بزنند.
عزیزم نگران نباش و سعی کن این تصویرزشت را از ذهنت پاک کنی .هرچند سخت است و من هنوز نتوانسته ام لحظه ای از آن را فراموش کنم .اما تو می توانی . مبادا از آن انشا بنویسی . مبادا داستانش کنی و در دفترت بنگاری . مبادا به رویش بیاوری که شاید شرمنده باشد .
عزیزم غصه نخور. آن روز شاید روز شیطان بود که در خانه ی ما سکنی کرده بود . البته که من کوتاهی نکردم . من بابایی نکردم . من هر چه خواستند فراهم نکردم . هرگاه خواستند اجازه ندادم . هر جور خواستند نبودم .چون، رفاه و آسایش خودم را نمی خواستم . چون می خواستم آنها مردانی باشند که جامعه می خواهد . اگر اینچنین نبود امروز به من نمی گفتی بابا چه زود پیرشدی؟؟!! بیخیال برو بریم پارک قدم بزنیم جان من.
                                                   بابا،فدات بشم   





برچسب ها : فرزند صالح.  , 
      

سالها پیش وقتی قدم به سرزمین جنوب میگذاشتی واز اهواز درجاده های منتهی به بستان و خرمشهر عبورمیکردی نشانه های تهاجم دشمن کاملا مشهود بود . تانکها و نفربرهای سوخته و به گل نشسته دشمن نشان از اقتدار و شجاعت رزمندگانی داشت که روزی در آن سرزمین به دفاع جانانه پرداختند و دشمن را از 5کیلومتری اهواز عقب راندند تا به مرزهای بین المللی رسیدند. امابه دلایلی که ما نمی دانیم امروز دیگر نشانی از آن نشانه ها نمانده جز اینکه نمادی به عنوان نماد مقاومت در آخرین نقطه حضور دشمن بنا شده است .
سالها پیش وقتی به محل یادمانهای فکه ، هویزه ، اروند ،فتح المبین ، طلاییه،شلمچه و... میرفتی از لحظه پیاده شدن از اتوبوسها نشانه هایی واقعی و بکر و دست نخورده از روزهای حضور مردان بی ادعا می یافتی که گاه اشک بر گونه های زائران می غلطیدو دقایقی با آن شیء باقیمانده نجوا می کردندوراز دل می گفتند که دست کدام شهید توراتبرک کرده .خاکریزهای باران شسته و سنگرهای پرشده از خاک وخاشاک هرکدام دنیایی حرف داشت . سیم خاردارهای پیچیده در هم ومحلهایی محصور با تابلو (میدان مین )فضای آن روزمیادین نبرد رابه ذهن متبادر می کرد . استقبال مردم قدرشناس باعث شد نیاز به فضای بیشتری حس شود و همین امر گسترش محدوده یادمانهارا الزامی کرد و دراین گسترش گاهی خاکریز قدیمی با خاکریز جدید جابجا و از بین رفت . سنگرهای جدید ساخته شد و کیسه های برنج پاکستانی و طارم فریدونکنار شد دیواره ی سنگر! اینها اجباری بود که دست اندرکاران برای ایجاد فضا باید انجام می داند هر چند که خود راضی نبودند آثار به جای مانده را دستخوش تغییرکنند. نمی دانم چه شد که از دوسال پیش متولیان به این فکر افتادند که سرزمین نور را با نمایشگاه کتاب و cd و صنایع دستی وگاهی پوشاک تکمیل نمایند . حالا دیگر زائران که از اتوبوسها پیاده می شوند اول سری به نمایشگاههای پر زرق وبرق می زنند و تا می خواهند به محل یادمان سری بزنند بلندگوهای کاروانهاندا میدهند که وقت تمام است .فریاد که : ماهنوز نرفته ایم به قلگاه شهید آوینی !ماهنوز به کنار اروند نرسیده ایم !!! وجواب که به یادمان دیگر نمی رسیم سریع سوار اتوبوس شوید .
زائر عزیز چه دیدی؟ چفیه.کتاب و قرآن . مفاتیح... که خوبهایش است . تیشرت چینی !گل پلاستیکی !گلدان منقش به عکس لیلی و مجنون... و او 2000کیلومترآمده بودتا نمایشگاهی را ببیند که بهتر و ارزانترش در شهرش وجود دارد .جالب اینجاست که بانیان نمایشگاهها متولیان یادمانها هستند ... 
نمی دانم شاید من اشتباه می کنم و ...    
                                                                               نمایش تصویر در وضیعت عادی        
   




برچسب ها : دفاع مقدس  , 
      

آنها که معتقند می گویند باید قسمتمان شود که برویم . وقتی می شنوند که دوستی و رفیقی عازم است التماس دعا دارند و بیان حاجات که در آن سرزمین پاک از خدا برایشان طلب کنند . راه دوراست . نزدیک کربلا . تا کربلا چیزی راه باقی نمانده اما بوی کربلا به مشام می رسد . گاهی درنقاطی از آن سرزمین همان حدیث کربلا نقل می شود که : حسین و یارانش 72 نفر بودند . بعد از یورش تانکها به هویزه آنها سد راهشان شدند و تا آخیرین گلوله دفاع کردند ودر نهایت همه به شهادت رسیدند . دشمن از عصبانیتی که داشت با خوی وحشیگری اجساد آنان را درمکانی جمع آوری کرد وبا تانک بر بدنهای مطهر شان راند و حسین علم الهدا و یارانش اینچنین شهید شدند . درجای دیگر روایت می کنند که درکنار شط در روزهای  مقاومت خرمشهر ،مدفعان تشنه بودند وانتظارقطره ای آب ، که از آنان دریغ شده بود . سرزمین خوبی بود . دلها ازآنجا پرمی کشید و تا معراج می رفت . زائرانش ساعتها برخاک می نشستند و می گریستند . خاکهای نرم کوشک را با اشک چشم گل می کردند . دراطراف قتلگاه شهدا حلقه میزدندو از زبان راویان، روایت عشق بازی با خدا می شنیدند . در کنار اروند رو به فاو می نشستند و از دیوانگی اروند و دلاوری غواصان می شنیدند . نعلین از پا بدر می کردند و بررملهای خیزان فکه قدم رنجه می کردند تا به محل عروج شهید قلم آوینی می رسیدند . شیار لاله های سرخ منطقه فتح المبین سرخی خون شهیدانی را به نمایش می گذاشت که در شبهای عملیات برزمین دشت عباس ریخت .آری سالها پیش وقتی قدم به آن سرزمینها می گذاشتی دیگر یاد شهرو دیار خود نبودی .سوغاتش خاک بودو ترکشو چفیه تبرک شده محل تفحص شهیدی .و در دیدن خاکریزها و سنگرهای باقی مانده از دوران دفاع مقدس وگاهی قمقمه ای ویا پوتینی به جای مانده بر دیگران پیشی می گرفتی و گاه در خیل مشتاقان متعجب می ماندی که خدایا اینان چه می خواهند بدانند ؟ می پرسیدی به چه آمده اید؟ میگفتند : دیدن حدیث عاشقی . حماسه .اوج ایمان .اقتدار و افتادگی . دوهزار کیلومتر می آمد با بچه ی بغل تا بداند در شلمچه چه گذشته . تا بداند در سوسنگرد وبستان و چزابه چمران وبرونسی وعلیمردانی چه کرده اند . و تا بداند که ....
و افسوس .افسوس از دست تغییر دست اندرکاران امروز کربلای ایران که چه برسر سرزمین نور آورده اند !!؟؟. نمایشگاه .نمایشگاه .نمایشگاه . ؟؟درنوشته بعد !!                                                                 
                                                               





برچسب ها : دفاع مقدس  , 
      

سلام عیدتون مبارک . جالبه !شنیدم مقام معظم رهبری شعار سال 91 را تولید ملی وحمایت از کاروسرمایه ایرانی نامگذاری کردند  .حالا مرد میخواد که کالای خارجی نخره .به خصوص همین مسئولین محترم و محترمه که گاهی 80درصد وسایل توی اتاقشون خارجیه . راستی ، یکی از خارجیترین وپرمصرفترین کالاهای ضد کار وتولید وسرمایه ایرانی همین بنره .حالا داشته باشین که از فردا همه ی ادارات یه بنر شیش در چهار میزنندو شعار سال را روی اون حک میکنند . چرا دور بریم و به فردا بیندیشیم . همین جناب آستان قدس چند متر بنر کره ای پشت سر آقا زده بود به جای پارچه که صحنه آرایی کنه ؟!. ای بابا با چه جاهایی در میفتیم ! آخ که چی میشد اگه از اون پارچه های سبزحرم رضوی میزدن پشت سرآقا . چه زیبا و دلنشین می شد . میگم اصلا اگه فکر سلامتی آقا هم می بودن نباید بنر میزدن . آخه این بنرها خیلی بو میده .خب تقصیر اونا نیست . این شرکتهای تبلیغاتی که درست شدن فقط بلدن صحنه را درست کنن . حالا با هرچی باشه .
خدا کنه حرف رهبر تیز هوش و مقتدرمون رو زمین نمونه ،و شاهد شکوفایی اقتصاد ایرانی باشیم . 

 
                                                             بیانات در حرم رضوی در آغاز سال 91




      
   1   2   3   4      >