سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاکریز

شنیده اید غاصبان فلسطین خواب دیده اند.!؟ خوابی شبیه آرزو ! .  خواب دیدند سرزمینی را که نور ولایت برآن تابیده مورد تاخت و تاز خود قرار میدهند . خواب دیدند چشمان مردانی سبزپوش به خواب رفته وبهترین زمان برای دریدن پهلوی آنان فرارسیده است . خواب دیدند قومی در سرزمین خورشید گرفتار فتنه ای سبز شدند و نگاهشان از آسمان برداشته شده وبر چهره وروی هم چنگ می زنند . برای تعبیرش به جادوگری رجوع کردند که این جادوگر ادعای قیومیت دهکده را دارد به عبارتی خود را کدخدا ی ده می داند . او گفت مبادا پرخوری کرده باشید . ؟ گفتتد نه سرورم . گفت : مبادا به پشت خوابیده اید ؟ گفتند نه ارباب ؟ گفت : مبادا مثانه تان پر بوده باشد : گفتند نه قربان . گفت پس تعبیرش میکنم . ما راهها بر مردان شیرمرد پارسی بسته ایم . به چوب خود دیگران را رانده ایم تا از خط تحریم ایرانیان را محروم از نعمت کنیم و آنان اکنون به نانی محتاجند و در غم خود گرفتار . وقتش رسیده که با یورشی ددمنشانه عنان قدرت بستانید و خود را برای همیشه از این خوابهای آشفته رها کنید . این را شندیدند و بوقهای خود را برداشتند که :
                                                  اسراییل به زودی به ایران حمله می کند .
اما خبرنداشتند که جوانان ایران زمین بیدارند . خبرنداشتند که قلب حکومتشان با موشکهای سبزپوشان نشانه گرفته شده . خبر نداشتند که کلام ولایت چون کلام خدا در تاروپود ملت همیشه بیدار ایران اثر می کند و جان بر کف از اسلام دفاع می کنند . پس با خبر باشند که اگر حمله کنند همه له می شوند و بازگشتی وجود ندارد . اگر حمله کنند دیگر نقشه ای به نام اسراییل در کره خاکی نخواهد ماند .

شلیک موشک کوثر

این گویو این میدان ....سفارش میکنم دوباره بخوابید تا خواب بهتری ببینید .





برچسب ها : حمله اسراییل به ایران  , 
      

آمد ماه خدا . ماه بندگان خدا . ماه فقرا و مساکین . ماه عشق بازی با معبود . ماه رستگاری گناهکاران . ماه بخشیدن و بخشایش . آمد ماهی که لحظه لحظه اش عشق است و عبودیت . بندگی و خلوص . چه زیباست تشنگیش . گرسنگیش . سربه سجده داشتنش . انتظار افطارش . زیبا برای خالق . زیبا برای خدایی که در آفرینش بنده اش به خود تبریک می گوید . دوست دارد ببیند کدام دستان  برای بخشیدن و برای انفاق دراز می شود. دوست دارد ببیند بندگانش سربه سجده دارند و شکر نعمتهایش را می گزارند . آمد ماهی که در آن آمار گناهان کم می شود . دستهای آلوده ،به آستین می رود . ماهی که لغزشها کم می شود . ماه عبادت و خود سازی . ای کاش میتوانستیم همه ماهها را ماه خدا بدانیم . ای کاش میفهمیدیم که همه دقایق از آن خداست . همیشه در محضر اوییم . ایکاش بندگی را برای بندگی ادا می کردیم . ای کاش خواندن قرآن همیشه افتخارمجالسمان بود . وای کاش به شب قدر می رسیدیم .
اما رمضان ....
 





برچسب ها : رمضان  , 
      

برحسب اتفاق امروز مسیرم به کوچه های بلوار دوم طبرسی افتاد . کوچه های پر جمعیت وپر مشکل . نه اینجوری بگوییم : کوچه های پر رای و کم توقع . دلم سوخت که چرا این مردم خوب و با وفا باید اینگونه در رنج و سختی باشند ؟ آیا جز این که در آمد مناسبی ندارند یا برای بدست آوردنش دست به راههای پر خطر و غیر عاقلانه و یا غیر شرعی نمی زنند .؟ دریغ از سانتی آسفات و یه تکه ای جدول . خاک از سرو روی کوچه بالا می رفت و چاله هایی که از آب برون رفت خانه ها پر شده بود گل و لایی را در گوچه ها براه انداخته بود .نا طرح اگویی نه جوی و جدولی .  نمی دانم می گویند آنها خارج از محدوده ساخته اند و یا قوانین شهرداری را رعایت نکرده اند . اما اکنون ساخته اند و زندگی جریان دارند . صندوقهای رای آقایان را هم در زمان انتخابات همانها با هیجان فراوان پر می کنند . اگر مالیاتی هم بر آنان وضع می شود با هر جان کندنی باشد می دهند پس چند سانت آسفالت و چند جدول به جایی بر نمی خورد .
امااگر گشتی در شهر مقدس و مذهبی مشهد بزنید سواره یا پیاده خواهید دید تابلوهای بزرگ و بنرهای تبلیغاتی فراوان که شهروندان را به شرکت در فلان مسابقه و فلان جشن بوستانی و کوهستانی دعوت می کند و جوایر آنچنانی هم برایش قول می دهند . جشن بادبادکها . دو پدر بزرگ و مادر بزرگها . جشنواره دختران و مسابقه پسران . فوتبالو شوتبالو اسکی روی چمنو آسفالتو شاید روزی روی اسکناس ...و حفظ اشعار فلان آقا و پرتاب هر شبه فشفشه به آسمان در پارکها و ....زیر بیشتر این تبلیغات آرمی شناخته شده حک می شود . آرمی که مردم آن را در انجام وظیفه اصلی اش کم توان می دانند و توقع بیشتری دارند . و اگر در شهر از مردم پرسیده شود که چه خاطره ای از این آرم دارید ؟ خواهند گفت پوست کندن !!آیا اعتبار این برنامه های بی ربط به بعضی برگزار کنندگان ، از حساب شخصی کدام مسوول هزینه می شود ؟ آیا در این مملکت سازمانها و اداراتی که وظیفه امور فرهنگی مردم را به عهده دارند انجام ماموریت نکرده اند که سازمانهای خدماتی و عمرانی پادر این عرصه گذاشته اند و چنان پرسرعت پیش می روند که گاهی از اصول فرهنگی هم عدول می کنند؟ قصه زیاد است غصه می خورم که نمی توانم همه آن را بگویم خود نظاره کنید و در شهر با کمی کنکاش همه چیز را رؤیت کنید . یا علی





برچسب ها : شهر و شهرداری  ,