روزعاشورا،انجاکه همه میدانستند تا خورشید غروب نکرده سرهابرنی خواهد بود صف روشنفکران و افراد با بصیرت از خواص نادان و لجوج جداشدو به واقع مدعیان ولایت و ولایتمداری شناخته شدند . آزمونی سخت اما شیرین بر ای آنانی که می خواستند به خدا نشان دهند که چگونه برحمایت از ولی خدا استوار و محکمند . درلشکرچند ده هزار نفری کوفه بودند کسانی که آرزومیکردند در آن سوی جبهه باشند . چون می دانستند حق و حقیقت در سپاه حسین زهراست نه در سپاه یزیدخمار . آنها می دانستند اما شکمهای مملواز مال حرام اجازه نمی داد که عاقلانه تصمیم گیرند . گروهی نیز میدانستند که حق با حسین است . اما از فرط تعبد بی بصیرتی می خواستند به ندای حاکم برتخت حتی اگر محکوم باشد لبیک گفته باشند که مبادا برامت اسلام تفرقه ای افتد !!آنها می دانستند کلام حسین (ع) همان کلام امیرغرق به خون در محراب علی (ع) است . عده ای نیز می دانسیتند که حق در اردوگاه حسینیان است . اما تالارهای عیش ونوششان وحرمسراهایشان پرده ای برحق کشیده بود که چشم برحقیقت بستند تاجامهای شرابشان خالی از می نشود . آری عده ی کمی نمی دانستند و آنهاهم وقتی به میدان آمدند و صدای هدایت حسین را شنیدند دانستند اما دیگرلقمه های یزیدیآلوده شان کرده بود . محکومترین این افراد کسانی هستند که دانسته وشناخته وآگاهانه خنجر برگلوی فرزند رسول خدا(ص) کشیدندوتیربر صفوف نمازاصحاب حسین رها کردند. آنهایی بصیرتشان ظاهری بود ومولایی چون حسین (ع) را طالب قدرت خواندند و تیغ براو تیز کردند . اما آن سوی میدان :حسین جان اگربمیرم و باز زنده شوم آرزو دارم باز هزاران بار د ر رکاب تو بمیرم . مولایم حسینم برادرم جان ما در دفاع از دین چه ارزشی دارد ؟! اینجا جان بر کف گرفته اند چون آگاهند و بصیر . عمارها دارند و گوش به کلام مولایشان حسین (ع) از سیم و زرو منسب و مقام گذشته اند وحق و حقیقت است که ذهن و فکرشان را مملو کرده و اندشه دیگری جز رضای خدا ندارند . برای عباس شدن امروز هم دیر نیست . شناخت ولایت . پا جای پای ولی گذاشتن . همین لشکر یزید بود که سال گذشته در چنین روزهایی در عاشورای حسینی پای برزمین کوفتند و شادمانه نام حسین را بردند وبه ولی امر مسلمین و ولایت فقیه اهانت کردند. اما هنوز خواصَ بی بصیرتی که چشم برحقیقت بسته اند وامید به پیروزی این گروه فتنه و بازمانده لشکر یزید دارند موفق نشدَََه اند لب بگشایند و عمل آنان را تقبیه کنند . خواصی که همچون شمر روزی در پای سفره مقام عظمای ولایت زانو به زانو می نشستند . آری شمر !او نیز روزی در جبهه علی (ع) شمشیراسلام بود . الله اکبر از بی بصیرتی و لجاجت .
امروز حسین سر می دهد . عباس واصغر می دهد . درچنین ساعاتی دیگر حسین (ع) یاوری ندارد . درچنین ساعاتی ندای آیاکسی هست مرا یاری کند از زبان امام جاری می شود . در چنین ساعتی عمود خیمه عباس قایم نیست . درچنین ساعتی در روز دهم محرم اهل حرم امام حسین (ع) آماده به اسیری رفتن می شوند . شاید ساعت و دقیقه ای دیگر کودکان حسین (ع) با دنبال نیزه داری خواهند دوید که سربابا را به نی کرده و برای گرفتن مدال افتخار به سوی عمر سعد دوان است . وای حسین کشته شد .وای حسین کشته شد . از حرم تا قتلگه زینب صدامیزد حسین .
ریاست اداره کل روابط عمومی آستان قدس رضوی را به مدیر جدید روابط عمومی آستان قدس رضوی تبریک میگویم .یک نظر دارم :
سلام . زحمت کشیدید تلویزیونی تبلیغاتی در سردر اداره آستان قدس نصب کردید . اما از آن آستان ملکوتی بعید است که هزینه کند که بگوید چند متر کاشی کردیم و چه وچه. مردم خوب می بینند که شما چه کردید! خدا قوت . زیبا و معنوی می شود که دوربینی به این تلویزیون وصل شود و پخش مستقیمی از بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع)و صحن و سرای حرم آقا را پخش نماید . تا لحظه ای رانندگان و بینندگان عرض ارادت کنند وشمارا نیز دعا کنند .