خسته از طواف وسعی صفاومروه به زمزم روی می آوری وجرعه آبی گوارا می نوشی ودست وپا وسر وروی خود را شستشویی می دهی وشادابی را بدست می آوری . در نقطه ای که معمولا بیشتر علاقه دارند روبه در خانه خدا باشد ، می نشینی و هر چه نگاه می کنی سیر نمی شوی . نه از آن عظمت و هیبت کعبه و نه از آن یکپارچگی ویک رنگی طواف کنندگان که مسلمانند اما از مذاهب مختلف . هنوز خستگی طواف قبل ازتن بدر نرفته که دل آرام نمی گیرد و به حلقه طواف کنندگان می پیوندی و در هر دوری که می زنی عشق و معرفتی تازه می یابی . یکی سربرحجر گذارده و یکی دست برپاشنه در کعبه آویخته ویکی در مقام ابراهیم دست به دعا برداشته ویکی زیر ناودان طلابه نماز ایستاده و جالب تر که برخی زنهارا می بینی که به قسمتی از کعبه که می رسند خود را به سوی دیواره پرتاب می کنند گویی می خواهند از دیوار کعبه به داخل آن وارد شوند !عجب مگر می شود از آن دیواره ی سنگی عظیم کسی وارد شود ؟؟! آری . آری . اگر خوب دقت کنی و شرته های عرب بگذارند نگاه کنی خواهی دید که همان نقطه علامتی دارد که انگار قبلا شکافته شده و کسی وارد شده . !
شنیده بودم به علی (ع) می گویند مولود کعبه . پس علی (ع) در داخل خانه کعبه بدنیا آمده . پس آنقدر او برگزیده خداوند بوده وهست که مادرش برای وضع حمل مکانی امن می طلبد ودیواره ی کعبه به امر پروردگار شکافته می شود وفاطمه بنت اسد رادر خود جای میدهد تا علی (ع) پا به خانه خدا بگذارد . ورود به این دنیا را از آنجا آغاز کند .وهموست که هنگامی که مکه فتح می شود پا برشانه پیامبر می گذارد تا خانه خدا را از بتها پاک کند . وهموست که جای صدها زخم شمشیر در دفاع از دین خدا بر بدن دارد...وروزگار ی می رسد که در محراب خانه خدا آخرین شمشیر بر فرق سرش فرود می آید و ندا می دهد که : فزت برب الکعبه .وشهادت در راه خدا ودر خانه خدا را درآغوش می کشد .آه از نامردمیهای مردم کوفه ... بگذریم .
روزها و ساعتها دقیقه دقیقه  میگذرد و به پایان سفر نزدیک می شویم .می ترسم اگرخوب بهره نبریم فردا حسرتی بردل بنشیندکه فقط با بازگشت دوباره به این سفر است که درمان می شود . پس اگر از طواف خسته ای به سایه ای خنک برو تلاوت قرآن داشته باش که ثوابش بس عظیم است ...
من خسته نیستم به طبقه سوم می روم تا ازآن بالا زیبایی طواف مسلمانان را به نظاره بنشینم . 
    
  





برچسب ها : مکه.مدینه.حج  ,