سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاکریز

دسته بندیهای ارزشیابی

 الف ) ساده ترین دسته بندی را اسکریون(1967)پیشنهاد کرده است.

وی الگوهای ارزیابی را به تکوینی وپایانی تقسیم بندی میکند؛

1 - الگوی ارزشیابی تکوینی؛

2 - الگوی ارزشیابی پایانی.

 

 ب ) پاپهام الگوها را به سه دسته تقسیم بندی میکند:

1- الگوهای مبتنی بر تححق هدفها؛

2- الکوهای قضاوتی؛

3- الگوهای تسهیل تصمیم گیری.

 

 

ج ) دسته بندی هفت گانه مرکز مطالعات ارزیابی(دانشگاه کالیفرنیا)این دسته بندی هفتگانه به شرح زیر است:(بازرگان1380)

1-الگوهای هدف گرا

2-الگوهای تصمیم گرا

3-الگوهای پاسخگویانه

4-الگوهای مبتنی بر طرحهای تحقیق آزمایشی

5-الگوهای هدف- آزاد

6-الگوهای مبتنی بر مدافعه

7-الگوهای کاربرد گرا

 

 د - دسته بندی ورتن ساندرز (1987):

1 - الگوهای هدف گرا

2 - الگوهای مدیـریت گرا

3 - الگوهای مصرف کننده گرا

 4 - الگوهای مبتنی بر نظر خبرگان

 5 - الگوهای مبتنی بر مدافعه

 6 - الگوهای طبیعت گرایانه و مشارکتی

 

ه - دسته بندی هاوس (1988):

 1 - هدف گرا

 2 - مدیریت گرا (سیپ)

 3 - هدف آزاد

 4 - مبتنی بر نظر خبرگان

5 - اعتبارسنجی

 6 - مبتنی بر مدافعه

 7 - اجرای عمل

 8 - طبیعت گرایانه و مشارکتی

 به نظر می رسد دسته بندی دانشگاه کالیفرنیا و دسته بندی هاوس از ویژگیهای کاملتری نسبت به دیگر دسته بندیها برخوردار است .

دراین دو دسته بندی، ارزشیاب با شناخت مساله پژوهشی می تواند جزیی ترتصمیم بگیرد و دقیقتر فرایند ارزشیابی را طراحی کند .

من فکر میکنم دسته بندی اسکربون وپاپهام کلی باشد و برای ارزشیابی از هدفهای کلی و صرفا آموزشی مورد استفاده قرارگیرد.  (قادری،1393)




      

وارد کلاس شد .کنارم نشست .احوال پرسی کردیم .متوجه صدایش شدم که باز ...
آه یاد اون روزها افتادم . اون روزهایی که گاهی هواپیماهای عراقی بمبهایی برسررزمندگان می ریختند که یی صدابود .یی صدا اما صداهای زیادی را تا ابد خاموش می کرد . وقتی بمب یا گلوله توپ وخمپاره به زمین می خورد دودی از آن در فضا پراکنده می شد . بچه هاهم از بی صداییش نگران یودند هم از رنگ دودش . گاهی بوی ماهی میداد گاهی بوی سیر و اونوقت بود که ازش بیشتر از بمبهای ترکش دارمی ترسیدند.  
آه.  فریاد میزدند یچه ها برید روی یلندی .بچه ها ماسکها رو بزنید .بچه هاچفیه هارو خیس کنید جلو دهان وبینیتون بگیرید .بچه ها بچه ها شیمیاییست .شیمیاییست .
آه .صدای حمید رضا که از سینه بیرون نمی اومد منو یاد اون روزها انداخت . یاد اون بچه هایی که بارسیدن دود بهشون یا با بدنهای تاول زده به پشت خط می بردنشون یا دیگه صداشون در نمی اومد و یاسرفه امونشون نمی داد تا از گلوشون ...

آره خواهرم حمید رضا سرما نخورده . حمید رضا اگه کمی گرفته دیده می شه از منو تو ناراحت نیست .حمید رضا یادگار اون روزهاست . حمید رضا و امثال حمید رضاها با خس خس صداشون عشق می کنند. حمید رضا ها سالهاست که می خواد مثل منوتو داد بزنه ولی ...
کاش کنار این همه سخن جورواجور از دانشمندان غربی واین همه نظریه چند کلمه هم از مردان وزنانی برامون می گفتند که همه ی همه ی وجودشون رو گذاشتند تا منو تو آروم آروم توی کوچه پر درخت دانشکدمون قدم بزنیم و توکلاس با استادامون در مورد تحقیقات آموزشی صحبت بزنیم .

عیبی نداره اگه گوشهامونو تیز کنیم تا صدای خسته ی حمید رضا رو بشنویم که میگه... 




      

به راستی که حق پیروز است

 





برچسب ها : فلسطین  , 
      

اکنون دردناک ترین روزهای بشریت اتفاق افتاده .روزهایی که عده ای درمقابل دیدگان جهانیان با استفاده از زر و زور وحشتناک ترین فجایع بشریت را رقم می زنند و چشمان بهت زده ساکنان زمین آن را به نظاره نشسته .
این روزها صدها تن مواد منفجره برسرمردم مسلمان و مظلوم غزه فرو می ریزد و مدعیان حقوق بشر برای اسارت یک سرباز اسراییلی زانوی ماتم بغل کرده اند .
آری، غاصبان فلسطین که خود را وارثان اسراییل میدانند با حمله ناجوانمردانه و وحشیانه، مردم دربندمحاصره شده غزه رابه خاک وخون می کشند.
مادران ، کودک های پاره پاره خودرا که براثر بمب بارانهای بی وقفه رژیم غاصب اسراییل به شهادت رسیده اند با شعار الله اکبر ولا اله الاالله در مقابل دیدگان مدعیان حقوق کودک به خاک می سپارند.
جوانان، پدرومادرهای بی دفاع خودرا اززیرآوارها بیرون می کشند وباشعارحسبی الله ونعم الوکیل تاگورستان بدرقه می کنند .
ملتهای دنیا از صبوعیت اسراییل به ستوه آمده وآزادگان جهان به خیابانها آمده اند ودر محکومیت جنایات دولت نامردان اسراییل فریاد سر می دهند .
فتنه گرانی که سالهای گذشته شعار نه غزه نه لبنان سرمی دادند سعی دارند این ننگ را از چهره بزدایند و اعلام برائت کنند .
مردم مسلمان و مقاوم غزه با تمام درد و رنجی که متحمل می شوند قدمی به عقب نگذاشته اند و به وعده الهی که پیروزی مستضعفان برظالمان است امیدوارند .   
سران کشورهای عربی که دست از حمایت فلسطین ومقاومت کشیده و از کاسه ی نتانیاهو خون می خورند بدانند و مطمئن باشند که اگر اسراییل فرصت کند دشداشه از سرشان خواهد کشید و با آن برایشان طناب دار محیا می نماید .
بزودی مقاومت مردم غزه ، اسراییل را به زانو درخواهد آورد و شرمندگی سران عرب نزدملتهای خود عیان خواهد شد . سکوت خفت بار مجامع بین المللی در مقابل وحشی گری اسراییل در تاریخ ثبت خواهد شد و لکه ننگی برچهره آنان خواهد ماند .
مردم ایران برای پیروزی مردم غزه دعا می کنند و از مسئولین می خواهند که نهایت همکاری و همیاری را برای سرنگونی و محو غاصبان اسراییل با مقاومت اسلامی فلسطین داشته باشند .
اگرچه خدای غزه صبور است اما بسیار انتقام گیرنده می باشد .    






برچسب ها : غزه . فلسطین  , 
      

این روزها دیدن خدای صبور آسان است . خدایی که مثل بنده های عجولش تصمیم نمی گیرد . این روزها ناله کودکان غزه که از سرو رویشان خون می ریزد دل هر آدمی را به درد می آورد . اما خدای غزه صبور است . این روزها مسلمانان روزه دارغزه ، روزه خود را با خون افطار می کنند ولی میزبان سفره ماه رمضان صبور تر از آن است که خشم خود را نشان دهد . این روزها غزه از زمین و هوا و دریا زیر آتش کینه صهیونیستهای غاصب در آتش است اما خدای غزه آرام ، آرام وآرام است . 
خدایا غزه را می بینی ؟!! خدایا فریاد مادران کودک مرده را می شنوی ؟! خدایا زور گویی و تجاوز دشمنان دینت را به دیندارانت می بینی ؟! خدایا میدانم که می بینی . میدانم . 
 آری خدای غزه همه چیز را می بیند . می بیند ومی شنود. آنهایی را هم که ادعای مسلمانی دارند و هیمه در تنور دشمنش می ریزند را می بیند . آنها را که ادعای پرده داری خانه اش را یدک می کشند و خود را خادم حرمینش می دانند را هم می بیند که چگونه دست در دست دشمنش قرار داده اند و در کشتار مردم غزه شریکند .آنها را هم می بیند .  خدای غزه همه چیز را می بیند و میداند چه کسی چه واکنشی به این سبوعیت اشغالگران  نشان می دهد . اما . اما خودای می خواهد به مدعیان بشر دوست ومدعیان اسلام مهلت دهد تا ادعایشان را به اثبات برسانند . خدای مردم غزه می خواهد همه ی بندگانش بدانند که عده ای فقط با نام اسلام و اسلامیت کار دارند نه با آرمانش.
اکنون که مسلمانان روزه دار غزه زیر آتش کینه دشمنان قسم خورده اسلام جز فریاد الله اکبر و لا اله الاالله و حمد وسپاس خدا و نفرین دشمنان اسلام چیز دیگری برزبان ندارند ، زبان مدعیان بشردوستی به حمایت از رژیم غاصب صهیونیستی باز می شود و دست شیوخ عرب و ژنرالهای کشورهای مسلمان به سمت دشمنان قسم خورده اسلام دراز می شود وبا بستن گذرگاههای غزه در محاصره مردم مظلوم را تنگتر می کنند .  ای ننگ برشما باد . نفرین برشما باد . ...
که اگر هر مسلمان فقط یک سطل آب به سمت اسرائیل بریزد ، اسرائیل را آب خواهد برد و از نقشه جهان حذف خواهد شد ...
شاید روزی خدای غزه چنین کند .شاید روزی با صیحه ای و شاید روزی با ابابیلش و شاید روزی با طوفان نوحش و شاید روزی با دهان گشودن زمینش و شاید روزی .... وعده خدا حق است و ستمکاران نابود ومستضعفین وارث زمین خواهند شد. انشاالله   


 





برچسب ها : غزه .فلسطین.  , 
      

 وقتی می خوان داستانی بگن که معلوم نباشه قهرمانهای داستان کیه و چیکاره اند میگن: یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیشکی نبود . ولی من میخوام داستانی بگم که قهرمانش اونی هست که داره می نویسه . پس خدا هست منم بنده خدا یم و الان هستم . یه روزا یه آرزوهایی دور سرم می چرخید که فقط تو فیلمها می شد دید . یه روزا یه چیزها از خدا می خواستم که فقط از ما بهترون اونجور چیزها رو داشتن . یه روزهایی هم برا خودم یه آینده ای تصور می کردم که الان از اون تصورات خبری نیست . 
چرخ دنیا چرخیدو چرخید تا یه روزگاری برای من محیا کرد که تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه که هیچ ! تو آرزوها وتصورات خودم هم دیده نمیشه . یه جا اوج عشق .یه جا اوج نفرت .یه جا آخر محبت یه جا آخر بی مهری .یه جا خنده و شادی یه جا درد وغصه . یه جا کاغذو قلم یه جا کاشتن چوب قلم .یه جا آرزوی دیدار یه جا فرصتی برای فرار . آخ که چه خانه ای ساخته ای برایم خدا ،که خونه غمم شده زندانو خانه دلم شده باغ بهشتت . آخ که چه یاوری داده ای خدا ، که غم گسار خونه ام شده و می گسار خانه ام .
خدایا میدونم که نمی دانم که تو میدانی . اما اندازه صبرم کم است و دلم یاقی .  تحمل ندانستن  رازهای نهفته در دانسته های توبرایم سخت است و شاید روزی پرده بدرم و اسرار فاش کنم و فریاد برآورم که خدایا : تو چها که به من دادی و چها که ستاندی . هرآنچه دادی سپاس و هرآنچه ستاندی شکر . وخدایا چرا اینچنین در بین آسمان و زمینت نگهم داشتی .  وخدایا چرا نه بهشت را برایم دایمی می کنی و نه از جهنمت دورم می کنی .و خدایا چرا بی تابم نمی کنی که سر به بیابانهای پهناورت بگذارم تا شاید لقمه سگان گرسنه ای شوم که توله هایشان لب بر پستان بی شیر مادر دوخته اند . و خدایا اگر باید زنده باشم چرا زنده نیستم . واگر باید مرده باشم چرا نمرده ام . وخدایا شاکی نیستم که بین آسمان و زمینت مانده ام .شاید تو گفته ای چه کنم و من نمی دانم . پس خدایا چه کنم .چه کنم . ..
 یکی میخواهد با دستهایش نوازشم کند .یکی میخواهد با دستهایم ستایشت کنم .یکی میخواهد با لبهایش پرستشت کنم .یکی می خواهد باذکرم عبادتت کنم .آیا تو نمی خواهی استجاب الدعوه اش شوی؟ میخندی به من ؟ بخند ای خدای شادیها .بخند ...
مدتها بود چشمهایم خیس نشده بود .با تو درگیر بودم که می خواهی با من چه کنی که پاسخم رااز دل دیگر بنده ات دادی و با حلقه های اشکم امضا کردی  .چه همزمان و چه آنی . حقیقتی است ، که اگر بخواهی می شود هر چیز بشود . کن فیکون ...  
وخدایا ....دیگر هیچ  




      

شاید اگر زلزله ای سهمگین برزیل را می لرزاند اینچنین که در فوتبالشان اتفاق افتاد اشک نمی ریختند . بازی آلمان برزیل و باخت برزیل با 7 گل چنان رنجی بر دل مردم برزیل گذاشت که دیگر التیام آن جبران ناپذیر است . کشوری که وقتی می خواهند نامش را ببرند می گویند کشور فوتبال و قهوه . آنها همه ی ادعایشان فوتبالشان بود که در یک صحنه جهانی آن را از دست دادند . اگر تا کنون فقط آرژانتین منفور شده آنها بود ، حالا نام دیگر یعنی ژرمنها نیز افزوده شد. به هرجهت دولتمردان برزیلی کار سختی در پیش خواهند داشت . با اختلافاتی که از قبل از برگزاری جام جهانی بین گروههای سیاسی این کشور ایجاد شده بود ، قطعا این باخت و افسردگی مردم به آن بیشتر دامن خواهد زد و اگر در تونس خودسوزی یک دانشجو باعث حرکت انقلابی مردم شد شاید در برزیل  باخت سنگین تیم ملی فوتبالشان ضربه های سهمگینی برپیکره دولت برزیل بزند . 





برچسب ها : برزیل .فوتبال  , 
      

بچه ها فردا مسابقه داریم .مسابقه با مالدیو . آها شاید جوونا یادشون نباشه بازی با تیم مالدیو رو . یه سالی تیم ملی فوتبالمون با مالدیو بازی کرد هیفده تا گل زد . آره تو یه بازی . بعد از اون بازی هر وقت به تیمی می باختیم ، مردم می گفتن : فکر کردن مالدیوه ! تا رسیدیم به جام بیستم . وقتی قرعه کشی می شد اسم آرژانتین زودتر از بوسنی در اومد . همه انگشت به دهن شدیم که وای مسی رو چیکار کنیم و ریماریو رو کی بگیره . وقتی اسم بوسنی به عنوان تیم سوم در اومد خیلیها از جمله مجریهای شبکه یه نفس راحتی کشیدن که آخیش خوب شد اقلا یه برد داریم . کسی فکر نمی کرد که ایران بتونه آرژانتین رو متوقف کنه ولی از بوسنی ستا  گل بخوره . آخه آقا مربی ، وقتی فقط و فقط برای صعود برد لازم داری برای چی از همون اول دفاع می کنی ؟ خب دوتا گل بزن بعد برو دفاع کن . اینهارو بی خیال . فقط بچه ها خیلی باحال جلو بهترینهای دنیا بازی کردن . اون آقا مسی که مونده بود چیکار کنه . به هر حال فوتباله دیگه . گل نزنی گل می زنن. حالا باشیم تا جام ملتهای آسیا و این کشورکها مثل قطر وبحرینو وکویتو ... پس خدا قوت بچه های تیم والیبال !!!





برچسب ها : ورزش.فوتبال  , 
      

سلام .توکل به خداوتلاش دوبال موفقیت است که شما دارید .پس برای پرواز از سکوی آمار ،ساعت 10به کلاس 241 مراجعه کنید. 
این ییامکی است که 12 ساعت پیش یعنی یک ساعتونیم مونده بود به امتحان درس آمار استباطی برای همکلاسیام ارسال کردم . یه جوری به نظرم بهشون روحیه دادم .آخه می دونستم که خیلی تلاش می کنن. یه عده مثل من برای عبوراز سد آمار و پاس کردن درس و یه عده برای گرفتن نمره مطلوب و پایین نیومدن معدل ترم و کل.
ساعت 10 شد و 10:5 دقیقه استاد با پاکت سوالها اومد وبعد از خوش بشی که جزء مرامشه ، این عبارت رو گفت: دوجور سوال دارید . یه جورش 40دقیقه وقت داره و بدون استفاده از کتاب و جزوه است یه جور سی دقیقه با استفاده از کتاب و جزوه وبدو ن مشورت و استفاده از تلفن همراه .

نوع اول توزیع شد . فکر میکردم بلدم ولی نمی دونم چجوری بنویسم . هرچی خونده بودم و شنیده بودم جلوم رژه می رفت .آزمون T میانگین با ارزش ثابت . میانگین مستقل و وابسته . فرضیه صفر وخلاف .آلفای یک صدم وپبج صدم .کی رد می شه کی تایید می شه .اگه حجم نمونه کمتر از سی بود حتما t واگه بیشتر بود z و t فرمولهای مملو از ss ,ms,fob تحلیل واریانس یه راهه و دوراهه و خی 2 و آزمونهایی با نامهای روسی وانگلیسی مثل کراس کالواریس و u من ویتنی و کالموگروف اسپیرنف و ویل کاکسون و... یه باره مثل هوار ریختن روسرم . کدوم سوال با کدوم یکی؟ ریختم حافظمو رو کاغذ اما مشکوک به همه ی پاسخها .
از استاد بگم . سرکلاس می گفت :من اینجوری سوال نمی دم که چی روتعریف کنید وچی رو نام ببرید . همینجوری هم شده بود .فقط یه کسی که عمیق به حرفها ومثالهارو گوش کرده بود می تونست جواب سوالها رو بده . نه یکی مثل من که وقتی می شینه تو کلاس فکرش به هزار جا می ره تا استاد بهش بگه فلانی شنیدی چی گفتم؟ مشکل نداری؟ تازه وقتی میاد توکلاس و مشکل هم داره میگه : بله استا فهمیدم چی شد . نه مشکل ندارم . و استا میره بحث بعدی... میگفت : اسیر این اسمهای ثلمبه سلمبه نشین .کالموگروف اسپیرنف!!!. اینها آزمونهای ساده ایست . ولی من گرفتار همونها شدم . گرفتار فرمولهایی که هر کدومو چهار مرتبه نوشتمو جزء جزء اونو برا خودم تعریف کردم . 
یعنی نفهمیدم چی باید یاد بگیرم . چی مهمه در آمار استباطی . 
70دقیقه گذشت فکر کنم 40یا 50دقیقه هم استاد تمدید کرد .به هرجهت همه ی سوالها رو جواب دادم . استاد همونجا صفحه اول امتحانو تصحیح کرد و هر کس ورقشو میداد می تونست ببینه چیکار کرده . وقتی ورقمو دادم و صفحه اول امتحانمودیدم زانوها شل شد . یعنی همش غلط ؟ وسایلموجمع کردم و اومدم بیرون . نشستم اذان گفتن نمازو خوندم ولی می دونستم هنوز نمی تونم رانندگی کنم . روی صندلیهای محوطه نشستم و به دوران کارشناسی فکر کردم . واینکه چرا حالا نمی تونم چیزی که بلدم روی کاغذ بیارم .؟ یه شیش ساعتی از امتحان گذشته بود و تقریبا حوصله حرف زدن باکسی رونداشتم . فقط به این فکر میکردم که بهتره انصراف بدم و ... یکی از هم کلاسیها پیام داد که من هنوز تو شوک امتحان آمارم . یه جوری از جا پریدم . و براش نوشتم شماکه تو شوک امتحان باشید من باید چه کنم ؟ آخه اون یکی از شاگرد زرنگامون  هست که در این درس مهارت داشت . شاید یه جوری این پیامش آبی بود روی آتش غمهای من که فکر می کردم فقط من امتحانو سخت دیدم . اومدم خونه .برای اینکه به خودم آرامش بدم بیل رو برداشتم و شروع کردم باغچه بیل زدن . ولی ...
به قصد نوشتن نشستم پای سیستم . آخه با نوشتن خیلی آروم میشم . حتی اگه داستان سخت ترین غصه هام باشه .همین که سیستم بالا اومد اسکایپ پیام داد و دید استادم به دلداریم اومده .نوشته بود سعی کردم مشروط نشی . هنوز آنلاین بود . جواب دادم که به فکر انصرافم و...و دوباره جواب دادو گفت : حیفه و.... غصه بعدیم درست شد . اسکایپه نه ایمیل ! از خودم پرسید یعنی نمی خوای حرف بزنی .نمره نیاوردی خجالت نداره که . تماس برقرار کردم . دیگه غصه افتادن از آمار رو نداشتم . دلم می خواست یه گریه ناب بکنم . نه برای اینکه درسو اقتادم .برای اینکه خدا چقدر منو دوست داره که هم صحبت معلمها کرده منو . اینها رو گفتم به استادمو خداحافظی کردم . دلم خالی شد .البته گفتم خیلی پیچوندین واستادهیچ قضاوتی نکرد جز دلداری من . جالب اینجا بود که دقایقی بعد دوستان پیام دادن ، نمره ها روی سایت دانشگاه ثبت شد و من که نتونستم از سکوی آمار پرواز کنم باید این درسو ترمهای بعد تجدید کنم با یه روحیه تازه باید آماده بشم برای امتحانای بعدی که بتونم جبران معدل کنم . که از مشروط شدن فاصله بگیرم . آمار درس شیرینیه اگه یادش گیری... 

     





برچسب ها : آمار. دانشگاه  , 
      

آی سلامتی کجایی؟ سلامتی با توام کجا رفتی ؟ آهای سلامتی با توام .مگه کری می گم برگرد . تو بهترینی .برگرد .




      
   1   2   3   4   5      >