اگر به زودی این خبر به واقعیت تبدیل شود و تیتر روزنامه ها شود به نظر شما طرفداران جنبش سبز چه احساسی خواهند کرد ؟ لطفا نظر بدهید
مسوولین مراقب باشند موسوی و کروبی میخواهند از دست قانون بگریزند و به دیگر هم قطارانشان در غرب بپیوندند .اگر چنین شود چه کسی پاسخگوی هتک حرمتها خواهد بود . ملت یک صدا در روز چهارشنبه از مسوولین قضایی خواستند در محاکمه عاملان فتنه تعلل نکنند . بسیاری از کسانی که در دهه اول انقلاب همچون موسوی و کروبی خیانت کردند هنگام دستگیری گریختند و از چنگ قانون رها شدند . احساس می شود موسوی و کروبی نیز در تدارک همین حیله هستند . مسوولین به هوش باشند ...
گستاخی جمعی بی مغز واین بار بی دین به عاشورای حسینی وارزشهای دینی و اصول انقلاب اسلامی در روز عاشورا روز شهادت یگانه آزادمرد جهان سالار شهیدان امام حسین (ع) نشانگر این است که صبوری مسوولین در سرکوب سردمداران فتنه از حد گذشته و باید دیگر اجازه ندهند این عده قلیل در فضای جمهوری اسلامی تنفس کنند . خشم ملت به جوش آمده و اگر مسوولین کاری نکنند بعید نیست که ملت شهید داده دست به کار شوند و شر فتنه را کم کنند . تا به کی خویشتنداری ؟ تا به کی دعوت به بازگشت ؟ تا به کی آیه هدایت ؟ دیگر سوره برائت لازم است . دیگر دافعه میخواهند نه جاذبه . دیگر اسلام را نشانه گرفته اند . دیگر با اصل اسلام در مبارزه اند پس باید ریشه کن شوند .دل خانواده شهدا به درد آمده . دل مراجع عظام خون شده . صبر دوستداران ولایت و رهبری به سر آمده . چه می کنید ؟ چقدر تحمل ؟ چقدر صبوری ؟ چقدر ایستادن و شنیدن و دیدن هتک حرمتها ؟شما رابه خدا ریشه فتنه را بزنید . شمارا به خدا نگذارید بیش از این هنجار شکنی شود . اینان پس مانده ای بیش نیستند که با اشاره این ملت نیست ونابود می شوند . اینان جیره خوارانی هستند که اگر مواجبشان قطع شود تلف خواهند شد . ریشه را بزنید ریشه ..
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند-، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
19 سال گذشت ...
1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2 - از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4 - نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.
یکشنبه 6 / 1 / 68
روحالله الموسوی الخمینی
(صحیفه نور/ جلد 21 - صفحه 330) ( کپی از خبرنامه دانشجویان ایران)
روزگاری جواهری داشتیم درگاوصندوق که بارها به کار آمده بود و مشکل از مشکلات حل کرده بود . فارغ از آن شدیم تا اینکه روزی برای کاری به سر اغش رفتیم . بی آنکه متوجه شویم که دزدان اصل را برده اند و آن که در گاو صندوق است بدل است به کارش زدیم . ناگه رنگ رخصارش رفت و رنگ بدلی نمودار شد . ماندیم که چه شده ؟ کی وکی آن را عوض کرده ؟ حال به دنبال اصل آن می گردیم . اصلی که جواهر بود . هشت سال رنگ رخصارش نرفت . هشت سال در مقابل آتش ودود تاب آورد . هشت سال همه ی سرمایه مان بود . حالا به دنبال اصلش می گردیم . کسی اگر سراغش را دارد نشانی از او بدهد . راستی نشانه هایی هم دارد که اگر هنوز مانده باشد این چنین است .
مهندس
م؟
م؟
البته این که الآن داریم خیلی بدل است . داخل گاوصندوقمان تاریک بود . گاهی هم که سرمیزدیم خوب نگاه نمی کردیم . شاید زودتر اگر می فهمیدیم دست دزدان را قطع میکردیم . حالا چاره ای نداریم اگر لازم باشد باید قید بدلیجات را بزنیم . جاگیر است و پر هزینه . خب مال همان دزدان . آنها که اصل را برده اند بدلش هم مال خودشان . البته هنوز منتظر اصلش مانده ایم و حسرت اصلهایی که بدل شدند واز دستمان رفت ...
فرداموج خروشان ملت پس از اقامه نمازجمعه در سراسر کشور دراعتراض به هتک حرمت به امام امت به حرکت درخواهد آمد و مشت محکمی بر دهان مزدوران غرب خواهد کوبید . فردا بار دیگر دشمن خواهد فهمید که ملت ایران اگر صبور هستند هرگز فراموشکار نیستند ومیدانند که این مرتبه دست آمریکای جنایتکار از آستین چه کسانی برون آمده . پس یک صدا خواهند گفت مرگ بر منافق و مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس. فردا ملت ثابت می کند که هرگز رهبر معظم انقلاب را تنها نخواهد گذاشت و گوش به فرمان رهبری خواهد بود . به امید دیدار در راهپیمایی دشمن شکن روز جمعه .
صبر مردم . طاقت آقا . جاذبه پذیری انقلاب .تحمل سربازان ولایت .خار درچشم نگه داشتن یاران خمینی . همه وهمه روزی به سر می آید . روزی لبریز می شود ومیپیچد طومار گستاخان مست را . درهم خواهد پیچید مستان بی زنجیر را . اهانت به امام ؟ پاره کردن وسوزاندن تمسال مبارک رهبر کبیرانقلاب ؟ شاید اگر خودش بود دست یارانش را می گرفت که صبر کنید . همچنان که امروز جانشین خلفش چنین کرده . که اگر اندک اشاره ای کند جان برکفان امام برزمینتان نخواهند گذاشت . تا این خونها به جوش نیامده وکاسه صبرانقلاب لبریز نگردیده به توصیه مولا و ولی فقیه گوش کنید و ندامت جویید . تا دست فرزندان خمینی کبیر از دست رهبر دلسوزو آگاه نظام جدانشده به خود آیید . نگذارید سیلی انقلاب برگونه هایتان نواخته شود که سرخی ریاستهای تان در دوران انقلاب را به سیاهی تبدیل می کند و روسیاهتان می کند . ازاین پس دشمنید نه دوست نادان . از این پس ضد انقلابید نه معترض انتخابات . ازاین پس جاسوسید نه فریب خورده غرب . ازاین پس معاندید نه گمراه سیاسی . پس تا دیر نشده به خود آیید که وقت تنگ است ... سیلی انقلابی آماده است .
هرکی گفت اینجا کجاست ؟ هرکی گفت این کوچولو به چی فکر میکنه ؟ اصلا فکر میکنه یا افسوسی عمق وجودشو فرا گرفته ؟ آه از غریبی.. برای شناسایی محل شاخصه های زیادی همراه تصویره . بعضیها از دیوارهاهم میتونن بشناسن اینجا کجاست . آخ که اینجا چه روزهایی به خود دیده ...
