امروز29/11/89 مردم مشهد بعد ازنماز جمعه سران فتنه رامحکوم کردند و از قوه قضاییه مجازات این سرسپردگان را درخواست کردند .شعارها هم شفاف شفاف بود . الله اکبر . حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست . ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند . رهبر اگرفرمان دهد جان رانثارش می کنیم . مرگ برآمریکا . مرگ براسراییل . مرگ برمنافق . مرگ برضد ولایت فقیه . مرگ برموسوی مرگ برکروبی . مرگ بر خاتمی ...
احتمالا مسوولین قضایی کشور گوش کرشان را به سمت ملت کرده اند . یک سال است که مردم فریاد می زنند و درخواست محاکمه سران فتنه مثل موسوی و کروبی خائن را دارند . ولی عده ای با بی اعتنایی به خواست مردم سعی در به توبه کشاندن این احمقها دارند . اینها اگرشعور داشتند روز 22 بهمن برای دفاع از مردم مصر به صحنه می آمدند . نه اینکه به ندای اربابشان گوش کنند و 25 بهمن را برای جنایت انتخاب کنند . تحمل مردم تمام شده آقایان قوه قضاییه !!. خیانت و جنایت از این واضحتر که فتنه گران از اسراییل نقشه حرکت و راهپیمایی بگیرند؟ دیگر چگونه پا روی قانون بگذارند که متهم به نقض قانون شوند و شما دست به کار شوید . بس است دیگر .بس است دیگر .تا به کی می خواهید صبر کنید ؟ چطور است آقایان موسوی وکروبی هم آرایش کنند و از کشور بگریزند که شما زحمتتان کم شود ؟؟ یا اگر مایلید دست به خود کشی بزنند و ... ای که دستت می رسد کاری بکن
حقا که مردم انقلاب را ازخود خود خودشان می دانند و همه آمده بودند تا اقتدار جمهوری اسلامی را به رخ دشمنان اسلام بکشند . خدا قوت
جمعه 22بهمن است . امسال تفاوتی با سالهای دیگردارد . دشمن درانتظار رسیدن این روز است تا عکس العمل مردم رانسبت به اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها ببیند . آنهابین 22 بهمن واین قانون ارتباط برقرار کرده اند . معتقدند اگر حضور مردم نسبت به سالهای قبل تفاوت کند معنی دار خواهد بود . ؟!! آنها نمیدانند که مردم راهپیمایی 22 بهمن را از وظایف دینی و شرعی خود می دانند . آنها نمیدانند که اگرحتی قانونی در این نظام اشتباه باشد از اصل نظام جدا خواهد بود . اصل نظام اسلام است و راهپیمایی 22 بهمن یادآور زنده شدن اسلام در ایران اسلامی است . پس بیایید تا دیر نشود . بیاییم تا دیر نشود . دشمن را بار دیگر متحیروانگشت به دهان کنیم و بار دیگر به زانو در آوریم و نقشه هایشان را نقش برآب کنیم .
می بینمتون عزیزان .
اینجا مشهد است . قطعه ای از بهشت . محل شهادت آقا امام رضا و مدفن آن امام رئوف . اینجا امامی حی وحاضراست که عاشقان بارگاه ملکوتیش فرسنگها را پیاده طی میکنند تا به پابوسش آیند . امشب که مصادف با شب شهادت امام رضا (ع) بود برای عرض ارادت و جلای وجودم راه حرم پیش گرفتم تا چشمان غبارآلودم را به بارگاه امامم منور کنم . که افسوس .
ازقدیم گفته اند احترام امام زاده را متولی حفظ میکند . دهها هزارنفر با پای پیاده و وسایل دیگرخودرا به مشهد رساندند تا در شب شهادت مولایشان سربه آستان مقدسش سایند وفیضی برده باشند . آنچنان غرق خدمات متولیان این بارگاه قرار گرفتند که هرگز فراموش نخواهند کرد . به خصوص آنانی که اول مرتبه پای به این شهر مقدس می گذارند . برای رفاه حال زائران حرم، متولیان تا چند قدمی صحنهای حرم بازار ساخته اند وتا دلت بخواهد اجناس جورواجور آماده کرده اند که مبادا زائران برای خرید وبردن سوغات به زحمت بیفتند .حتی در شب شهادت امام رضا(ع) هم ، همه این بازارها باز باز باز است و کمی هم از دیگر شبها رونق بیشتری دارد .دسته جات عزاداری هم سازمان بسیار خوبی دارند وهرکدام دارای طبلهای بزرگ وسازو فلودو سنجوعلمهایی بامجسمه پرنده وچرنده وشیرو... وهرکدام بلندگوهای پرصداوبوقهای گوش نواز وبافاصله چند متری هم به مدیحه سرایی مشغولند آنچنانکه فقط خواننده میداند که چه می گوید .چراکه اختلاط بوقها و بانهای قوی در هم صدای تازه ای از عزاداری بوجود آورده است که برای این شهر مقدس تازگی ندارد. آخر اینجا مشهد است . کرمان وقزوین وزنجانو سیستانو یزدوتفت و...نیست که همه یک چیز بگویند و یک چور برسرو سینه بزنند . آنهاامام در شهرشان مدفون نیست که .متولی ندارند که . خدمت رسان به زایر ندارندکه. زمین نزدیک حرم متری سی میلیون برای مغازه اسباب بازی ندارند که . هتل چند طبقه مجاورومقیم بر حرم شبی چند ده هزار تومان ندارند که . همه زایران آقا شام ونهار وصبحانه و جای خواب دارند؟ ها دارند . همه کفشو کلاهو لباس دارند ؟ها دارند. همه بلیط برگشت به سرایشان رادارند؟ ها دارند . همه یک وعده غذای سفره امام را خوردند؟ ها میخورند. عجب خدماتی . خدا قوت متولیان حریم حرم رضوی.
جنازه پسرش را در اهواز دفن کردند، ننه علی میخواست قربانعلی را بیاورد پیش خودش، پیکر قربانعلی رابه تهران منتقل کردند.با آنکه حالا قربانعلی به او نزدیک شده بود اما نمیتوانست دوری قربانعلی را تحمل کند. برای همین برای همیشه اسبابکشی کرد بهشت زهرا، سر خاک پسرش تا شبها او را در آغوش بکشد.
17 سال زندگی آنها در بهشت زهرا طول کشید، از سال 59 تا 76 تا اینکه ننه علی از پا افتاد.حالا ننه علی توی خانی آباد در خانه دخترش نشسته و میگوید: دو تا بچه دارم که هردو اینجا هستند، یکی پیشم نشسته یکی هم اینجا توی قلبم.
ننه علی را خیلیها میشناسند، چند سال پیش هر وقت سری به بهشت زهرا قطعه شهدا زدیم، پیرزن خمیدهای را دیدیم که آهسته از کنار قبرها عبور میکند. خیلیها فکر میکردند او هم مثل بقیه مادران شهدا هر هفته به دیدار فرزند خود میآید ولی او شب و روزآنجا بود و با کسی زندگی میکرد که قرآن کریم اورا زنده میخواند.
امروز خبرگزاریها مخابره کردند که دولت مصر سقوط کرد . جناب حسنی مبارک در تلویزیون ظاهر شده و گفته: جان من با من کاری
نداشته باشید دولت را عوض می کنم .
به همین خیال باش !! خداحافظ سلطنت . شاه ایران در جهنم و شاه تونس در عربستان منتظرت هستند . کجا دوست داری بری؟؟
مردم تونس در26روزتونستد بنعل را از کشورشان متواری کنند. مردم مصر هم مسرندانقلابی درمصر به راه اندازند وحسنی مبارک را سرنگون کنند و تحولی ایجاد نمایند .خشم مسلمانان علیه حاکمان جبار منطقه به جوش آمده وانقلاب تونس می تواند آغازی برای به زیرکشیدن این حاکمان سلطنتی باشد . نیاز امروز مسلمانان در کشورهای در حال انقلاب حمایت همه جانبه می باشد . اگراستکبار موفق شود جایگزینهای خود رابر تخت بنشاند ومردم را گمراه کند این حکومتها باقی خواهد ماند و موج انقلابها فروکش خواهد کرد . آگاهی و اطلاع رسانی از مهمترین کمکهامی باشد که رسانه های آزاد واسلامی میتوانندنقش بسیاری در آن ایفا نمایند .
چند روزی است وبلاگ حسین قدیانی با نام قطعه 26 که از وبلاگهای منتقد و ارزشی می باشد قابل دسترس نیست به دنبال علت آن بودم که برخی معتقد بودند دولتیها به علت نقدهای ایشان وبلاگ را مسدود کرده اند اما امشب سرنخی پیدا کردم که برای دوستان به نقل از (حاج محمد) عینا درج می شود. واقعا اگر چنین باشد بدا به حال مدیران بلاگفا
این مطلب بنا به خواست حسین قدیانی عزیز نوشته می شود. چون در حال حاضر تریبونی جهت توضیح پیرامون اتفاقات چند روز گذشته ندارد:
?. چند شب قبل حسین قدیانی تماس گرفت و گفت مشکلی برای وبلاگش بوجود آمده است. آن موقع به اینترنت دسترسی نداشتم اما حسین تعریف کرد که رمز عبور وبلاگش تغییر پیدا کرده و نمی تواند وارد قسمت مدیریت وبلاگش شود. از طرف دیگر قالب وبلاگ او به کلی تغییر کرده و چندتا از مطالب آخرش از جمله «نقدی که بر بلاگفا» نوشته بود حذف شده است.
?. تقریبا دو روز از این ماجرا گذشت. گویا حسین در این مدت از طریق چند واسطه تلاش کرده تا مطمئن شود مشکل وبلاگش چیست؟ طبیعتا ? اتفاق بیشتر ممکن نیست. اول آنکه وبلاگش هک شده باشد اما اگر این اتفاق افتاده چرا هکر برای حذف دیگر مطالب اقدام نکرده است؟ لذا گزینه دوم محتمل تر به نظر می رسد و آن هم اینکه مدیریت بلاگفا نقد حسین را نتوانسته تحمل کند و خود اقدام به این حرکت کرده است.
?. قسمتهایی از نقدی که حسین قدیانی بر تبلیغات بلاگفا نوشته بود:
« …من نمی دانم شما دولتی هستید یا خصوصی. اگر دولتی هستید پس وای بر شما با این تبلیغاتتان و اگر خصوصی هستید باز هم وای بر شما که آگاهی را به آگهی فروخته اید … هرگز دوست ندارم این مکان مقدس آلوده به تبلیغ شتر مرغ های لختی شود که می خواهند در تور مسافرتی آنتالیا کنار ساحل بی عفتی تخم دو زرده بکارند. تبلیغات باید باشد اما اسلامی و در راستای سیاست های جمهوری اسلامی … قرار نیست متن من روضه ام البنین باشد تبلیغ شما بازی عروسکها »
?. اینطور که خود حسین تعریف می کرد پس از چندین بار درخواست وی از بلاگفا جهت بازگرداندن رمز عبور تغییر یافته اش به او این کار با بهانه های مختلف انجام نشده است. گویا حتی علیرضا شیرازی مدیر بلاگفا با این توجیه که ما مانع از هک شدن کامل وبلاگ قدیانی شده ایم! در ادامه توضیح نداده است که اگر واقعا اینقدر لطف دارند و مانع این اقدام هکر ها شده اند پس چرا الان حاضر به ارائه رمز عبور جدید این وبلاگ به نویسنده اش نیستند؟!
?. قبلا هم به صورت جسته و گریخته مشکلاتی برای برخی وبلاگها در بلاگفا پیش آمده بود. از جمله همین وبلاگ که وقتی در بهمن ?? هک شد مسئولین بلاگفا در مدتی که آرشیو این وبلاگ حذف نشده بود حاضر به ارائه ی پسورد وبلاگ به من نشدند و ناچارا بسیاری از مطالب این وبلاگ برای همیشه حذف شد. اما سوال اصلی اینجاست که هزینه انتقاد از بلاگفا این قدر زیاد است؟ چرا اتفاق اخیر دقیقا پس از چند روز از انتقادات قدیانی به برخی تبلیغات مزخرف بلاگفا اتفاق می افتد و از همه مهم تر چرا الان حاضر به ارائه رمز عبور وبلاگ قطعه ?? به صاحب اصلی اش نیستند؟
?. وبلاگ حسین قدیانی علیرغم عمر کوتاهش نه تنها یکی از پربازدیدترین وبلاگهای بلاگفا بلکه یکی از پربازدید ترین وبلاگهای فارسی زبان در دنیای اینترنت است. قطعا این اقدام بلاگفا نه تنها هیچ توجیه حقوقی ندارد بلکه اگر این روند ادامه دار باشد و رمز عبور وبلاگ قطعه ?? به نویسنده آن اعلام نشود بسیاری از نویسندگان مذهبی به علت عدم اعتماد به بلاگفا از بلاگفا مهاجرت خواهند کرد و طبیعتا اولین ضرر کننده این اتفاق خود بلاگفاست چون تمام حیات سایت های اینترنتی وابسته به تعداد کاربران و بازدیدکنندگانشان است.
?. ممکن است این وبلاگ نیز به خاطر نوشتن این مطلب مورد عنایت دوستان بلاگفا قرار گیرد! البته امیداورم به جای چنین اقدامات بچه گانه ای علت امنتاع بازگرداندان رمز عبور وبلاگ قطعه ?? به نویسنده اش را بشنویم اما در هر صورت چنانچه این اتفاق نیفتد و این وبلاگ نیز به علت درج این مطلب به سرنوشت مشابه دچار شود بیش از هر چیز بلاگفا متضرر خواهد
روزعاشورا،انجاکه همه میدانستند تا خورشید غروب نکرده سرهابرنی خواهد بود صف روشنفکران و افراد با بصیرت از خواص نادان و لجوج جداشدو به واقع مدعیان ولایت و ولایتمداری شناخته شدند . آزمونی سخت اما شیرین بر ای آنانی که می خواستند به خدا نشان دهند که چگونه برحمایت از ولی خدا استوار و محکمند . درلشکرچند ده هزار نفری کوفه بودند کسانی که آرزومیکردند در آن سوی جبهه باشند . چون می دانستند حق و حقیقت در سپاه حسین زهراست نه در سپاه یزیدخمار . آنها می دانستند اما شکمهای مملواز مال حرام اجازه نمی داد که عاقلانه تصمیم گیرند . گروهی نیز میدانستند که حق با حسین است . اما از فرط تعبد بی بصیرتی می خواستند به ندای حاکم برتخت حتی اگر محکوم باشد لبیک گفته باشند که مبادا برامت اسلام تفرقه ای افتد !!آنها می دانستند کلام حسین (ع) همان کلام امیرغرق به خون در محراب علی (ع) است . عده ای نیز می دانسیتند که حق در اردوگاه حسینیان است . اما تالارهای عیش ونوششان وحرمسراهایشان پرده ای برحق کشیده بود که چشم برحقیقت بستند تاجامهای شرابشان خالی از می نشود . آری عده ی کمی نمی دانستند و آنهاهم وقتی به میدان آمدند و صدای هدایت حسین را شنیدند دانستند اما دیگرلقمه های یزیدیآلوده شان کرده بود . محکومترین این افراد کسانی هستند که دانسته وشناخته وآگاهانه خنجر برگلوی فرزند رسول خدا(ص) کشیدندوتیربر صفوف نمازاصحاب حسین رها کردند. آنهایی بصیرتشان ظاهری بود ومولایی چون حسین (ع) را طالب قدرت خواندند و تیغ براو تیز کردند . اما آن سوی میدان :حسین جان اگربمیرم و باز زنده شوم آرزو دارم باز هزاران بار د ر رکاب تو بمیرم . مولایم حسینم برادرم جان ما در دفاع از دین چه ارزشی دارد ؟! اینجا جان بر کف گرفته اند چون آگاهند و بصیر . عمارها دارند و گوش به کلام مولایشان حسین (ع) از سیم و زرو منسب و مقام گذشته اند وحق و حقیقت است که ذهن و فکرشان را مملو کرده و اندشه دیگری جز رضای خدا ندارند . برای عباس شدن امروز هم دیر نیست . شناخت ولایت . پا جای پای ولی گذاشتن . همین لشکر یزید بود که سال گذشته در چنین روزهایی در عاشورای حسینی پای برزمین کوفتند و شادمانه نام حسین را بردند وبه ولی امر مسلمین و ولایت فقیه اهانت کردند. اما هنوز خواصَ بی بصیرتی که چشم برحقیقت بسته اند وامید به پیروزی این گروه فتنه و بازمانده لشکر یزید دارند موفق نشدَََه اند لب بگشایند و عمل آنان را تقبیه کنند . خواصی که همچون شمر روزی در پای سفره مقام عظمای ولایت زانو به زانو می نشستند . آری شمر !او نیز روزی در جبهه علی (ع) شمشیراسلام بود . الله اکبر از بی بصیرتی و لجاجت .